در زبان فارسى معمولا «مرغ» مىگويند ولى نام اصيل فارسى آن «بيدگياه» است و نام محلى آن در تنكابن و مازندران «كرك جرواش» مىباشد. در كتب طب سنتى «ثيل صغير» ، «نجيل» و «نجم» نامبرده شده است. به فرانسوىChiendent و Petit chiendent و Chiendent rampant و Chiendent officinal و به انگليسى Common wheat grass و Quick grass مىنامند. گياهى است از خانوادۀ گندميان Graminaceae نام علمى آن: Agropyron repens) L. (Beaw. و مترادف آن Triticum repens L. مىباشد.
در برخى مدارك علمى نام آن را Agropyrom repens يا Triticum repens مىنويسند.
مرغ يا بيدگياه، گياهى است علفى چندساله، رنگ آن سبز غبارى. ساقههاى هوايى آن بلند نيست و به صورت كاه قسمتى خزنده و قسمتى قائم و ايستا از ساقههاى زيرزمينى آن منشاء مىگيرد. ساقۀ زيرزمينى آن داراى انشعابات متعدد زيرزمينى است و گرهدار كه از هر گرهاى ريشكها خارج مىشوند. برگهاى آن كه از محل هر گره در ساقه خارج مىشود متناوب سبز غبارى، دراز، باريك، افتاده و گلهاى آن كه در اواخر بهار ظاهر مىشود، سبز روشن خوشهاى شبيه گل گندم و دانههاى آن شبيه گندم كوچك به صورت خوشه مانند خوشه گندم در انتهاى ساقۀ گلدهنده، تشكيل مىشود.
مرغ بسرعت از طريق پخش دانه و همچنين گسترش ساقه زيرزمينى آن تكثير مىشود و در اراضى باير نسبتا مرطوب و كنار آبها در مناطق معتدل مىرويد. در ايران معمولا در تمام نقاط ايران، دامنههاى البرز، بين تهران و قزوين، دماوند و در مناطق شمالى ايران در مازندران و در آذربايجان در اطراف تبريز و خراسان و در قسمت مركزى در تفرش، اراك بهطور خودرو مىرويد. از نظر كشاورزى يك علف هرز سمج است كه با زحمت در براندازى آن مىكوشند ولى از نظر دارويى اينگونه مورد بحث بسيار مفيد و جالب است و اشخاص مطلع از ساقههاى زيرزمينى آن استفاده دارويى متنوعى مىنمايند.
از نظر تركيبات شيميايى، ساقۀ زيرزمينى مرغ داراى مقدارى اسانس و دو نوع گلىكوزيد و مادۀ متبلور اينوزيت و مادۀ ترىتيسين ١ است. در گزارش ديگرى آمده است كه ساقۀ زيرزمينى گياه داراى دكستروز ٢ ، ترىتيسين ٣ ، لعاب ۴ ، مانيتول ۵ ، اينوزيتول ۶ است [بر].
قسمت مورد استفاده گياه مرغ ساقههاى زيرزمينى آن است كه پس از خارج كردن از زمين بايد آن را خوب شسته و ريشكهاى آن را گرفته و قطعهقطعه كرده و خشك كنند. رنگ آن زرد و طعم آن كمى شيرين و لعابدار است.
از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى كمى سرد و خشك است و قابض مىباشد. در مورد خواص آن معتقدند كه دمكردۀ بيخ يا ساقۀ زيرزمينى آن براى دلپيچه و زخمهاى مثانه و سخت و قطرهقطره ادرار كردن مفيد است. و همچنين دمكرده يا جوشاندۀ بيخ آن براى خرد كردن سنگ مثانه و كليه بسيار نافع است و آب گياه نيز از ۵٠٠ - ٢۵٠ گرم براى دفع سموم اقسام مارها به عنوان ضد سم و براى رفع سوزش مجراى ادرار و حبس ادرار و خرد كردن سنگ مثانه و سل بسيار نافع است و ضماد گياه براى ورمهاى گرم مفيد است. ضماد خاكستر آن براى قطع خون بواسير، تحليل ورمها، خشك كردن جراحتها بسيار نافع است. عصارۀ بيخ آن براى بيمارى قند مفيد است. در دمكردهها به نسبت ٢٠ گرم ساقۀ زيرزمينى گياه در ١٠٠٠ گرم آب جوش استفاده مىشود.
در هندوچين ريشۀ مرغ را با ريشۀ پنبه جوشانده و از بخور آن و همچنين از آب جوشاندۀ آن براى شستوشو و بخور بواسير استفاده مىكنند [مىنات].
جوشاندۀ بيدگياه: ريشۀ بيدگياه ٢٠ گرم و آب ١٠٠٠ گرم. ريشه را نيمكوب كرده و مدت نيم ساعت در آب بجوشانند و صاف كنند و مانند مدرّات بياشامند.
جوشانده بيدگياه و شيرينبيان: ريشۀ بيدگياه ٢٠ گرم، ريشۀ شيرينبيان ١٠ گرم و آب به قدرى كه صاف شده به تنهايى ١٠٠٠ گرم شود. اول مدت يك ساعت ريشۀ بيدگياه را در آب بجوشانند و صاف كنند و بعد ريشۀ شيرينبيان را به آن بيفزايند و آن را مدت يك ساعت دم كنند و صاف نمايند و بتدريج بياشامند. مدّر است و تمام خواص مذكوره در شرح گياه را دارا مىباشد.
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 676