به فارسى «كافور» و در كتب طب سنتى نيز كافور نامبرده مىشود. جسم سفيد و شفاف و متبلورى است كه به فرانسوى Camphre يا Camphre du japon و به انگليسى Camphor و Laurel camphor گفته مىشود. كافور از درختى گرفته مىشود به نام درخت كافور كه به فرانسوى Camphrier و Laurier du Japon و به انگليسى Camphor tree نامبرده مىشود. گياهى است از خانوادۀ Lauraceae نام علمى آن Cinnamomum camphora) L. (Nees & Eberum و مترادفهاى آن Camphora officinarum Nees. و Laurus comphora L. مىباشد.
توضيح: در مدارك امريكايى نام اصلى گياه را منسوب به گياهشناسان ديگرى مىنويسند ) Cinnamomum camphora) L. (J. S. Presl( .
١ . درخت كافور درختى است بزرگ داراى تنۀ صاف و قائم و تاج بزرگ. از كليۀ اعضاى درخت از جمله چوب تنه، شاخهها، برگ و. . . كافور گرفته مىشود، البته در پوست آن بيشتر است. درخت شبيه درخت زيرفون است. درخت كافور در مناطق گرم شرقى آسيا در جنگلهاى هندوستان، در چين، در جزيرۀ فورموز معروف به ماچين، در ژاپن، جاوه و سوماترا انتشار دارد و در مناطق ديگرى كاشته مىشود.
تكثير درخت كافور از طريق كاشت دانه يا خوابانيدن شاخههاى آن انجام مىگيرد.
درخت كافور به ايران وارد شده و در باغ كشاورزى لاهيجان درخت ۶٠ سالهاى از كافور ديده مىشود.
٢ . كافور: مادهاى است كه از جوشاندن و تبخير قطعات ريزشدۀ ساقه، شاخه و ريشۀ درخت به دست مىآورند و به شكل قطعاتى به وزن ١٠٠ - ٧۵ كيلوگرم به بازار مىآورند. البته اين كافور خام است و براى مصارف دارويى و طبى آن را از طريق تصعيد و يا تقطير تصفيه مىنمايند و با نامهاى كافور ژاپنى و كافور چينى در بازار به فروش مىرسد.
كافور جسمى است سفيد شفاف متبلور، داراى بوى تند، نافذ و طعم تيز و معطّر.
سبكتر از آب است و در مجاورت هواى آزاد فرّار مىباشد. فرمول خام آن C ١٠ H ١۶ O و در ١٧۵ درجه سانتىگراد ذوب شود. در آب كمى حل مىشود ولى در اتر و استون و الكل و كلروفورم و روغنهاى چرب و روغنهاى فرّار بخوبى حل مىشود. از هيدرژناسيون كافور الكلى به نام بورنئول به دست مىآيد كه اگر آب از بورنئول گرفته شود مادۀ كامفن به دست مىآيد. كافور نه فقط در درخت كافور وجود دارد بلكه روغن فرّارى است كه در عدۀ زيادى از گياهان يافت مىشود از جمله در گياهان صاصفراس، دارچين، خولنجان، زرنباد، هل و گياهان ديگرى نظير آزربه، لاواند، اكليل كوهى همه اسانس روغنى فرّارى دارند كه در آن مقدار زيادى كافور وجود دارد.
از نظر تركيبات شيميايى و مواد عامله در درخت كافور اسانس روغنى فرّار وجود دارد. در برگهاى آن در حدود ٧٣ / ٠ درصد كامفور ١ و 97/0 درصد كامفرول ٢ مشخص شده است ]G. I. M. P[ . در گزارش مطالعات ديگرى تركيبات شيميايى درخت كافور چنين شرح داده شده است:
مواد كامفور، ليمونن ٣ كه همان دىپنتن ۴ است و پى سيمول ۵ ، پى نن، ارتودن ١ و سالون ٢ [چونگ كوئو تونونگ يائوچى]در درخت كافور وجود دارد.
آقاى كوبوتا نظر داده است كه در قسمت چوبى درخت در حدود ١ درصد اسانس روغنى (كامفور و كامفوراويل) يافت مىشود. از تقطير اسانس كافور در درجۀ حرارت بالا در حدود ۵ درصد سسكىترپن و ١٠ درصد سسكىترپن الكل ٣ به دست مىآيد كه مصارف پزشكى دارد. در چربى دانههاى درخت، گليسيريدهاى لوريك اسيد ۴ ، كاپريك اسيد ۵ و اولئيك اسيد مشخص شده است ]S. G. I. M. P[ .
كافور معمولا چون مخلوط و غير خالص به بازار عرضه مىشود بايد با آزمايشهايى از درجه خلوص آن اطمينان حاصل كرد. روشهاى مختلفى براى اين آزمايشها هست از جمله اگر كافور را روى يخ و برف بگذارند و آتش بزنند، اگر مانند شمع مشتعل شد، خالص است و الاّ غير خالص مىباشد. دوم اينكه قطعۀ شيشهاى را روى آتش گذارند و روى آن قدرى كافور بريزند، اگر تمام كافور سوخت و چيزى نماند خالص است. راه ديگر اينكه اگر كمى از آن را بر شقيقه بمالند، اگر خنكى و سردى بسيار در چشم ظاهر شد و آب از چشم آمد، خالص است. سرانجام اينكه بوى كافور خالص شبيه بوى ترنج و ليمو است و براى حفظ آن بايد در شيشۀ ضخيم سرتنگى بريزند و درب آن را محكم ببندند تا حتى الامكان سطح كمترى از آن در مجاورت هوا قرار گيرد.
در كره از كافور به عنوان داروى ضد تشنج و در عين حال حشرهكش استفاده مىشود [چونگ]. در چين به عنوان داروى معرّق، بادشكن، آرامبخش، مسكّن و كرمكش و ضد روماتيسم ۶ كاربرد دارد. در استعمال خارجى براى تسكين درد دندان، مخلوط با پمادهايى براى معالجۀ كچلى ٧ به كار مىرود [استوارت].
مقدار زياد و خارج از حد مجاز آن سمّى است، لذا مصرف كافور بايد زير نظر پزشك و در حد مجاز باشد [اشتاين متز]. روا ١ معتقد است كه كافور تونيك است و در استعمال خارج براى معالجۀ التهابها و ورم آبسهها و روماتيسم كاربرد دارد. كافور خاصيت ضد عفونى كردن و تحريك قلب دارد [موزيگ و شرام و كاريونه و كيمورا].
به علاوه براى معالجۀ بيمارىهاى جهاز تنفسى مفيد است و در مورد مسموميت از ترياك به عنوان پادزهر مورد توجه است. هاو ٢ معتقد است كه ضدعفونىكننده و كرمكش است و معالج وبا و فلج مىباشد. در هند و چين به عنوان ضد اسپاسم و براى كاهش ترشح شير مستعمل است [كروست و پتلو].
كافور از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى ايران سرد و خشك است ولى با كمال تعجب در هند آن را گرم و خشك مىدانند. از نظر خواص حكما طب سنتى معتقدند كه فرحآور است و مقوى دماغ و قلب و براى رفع تبهاى عفونى و ذات الجنب و زخمهاى ريه، سل و اسهال گرم مفيد است. رفع تشنگى و مسكّن التهاب كبد و كليه و سوزش مجارى ادرار است. اگر با گلاب و گل سرخ به پيشانى ماليده شود، مسكن سردرد گرم مىباشد. اگر با آب گشنيز و سرمه ساييده و مخلوط كرده و به چشم ماليده شود، باعث جلوگيرى از برآمدن دانه در پلك مىگردد و اگر دانه برآمده است، فروكش مىكند. اگر قطرۀ محلول آن با آب گشنيز تازه در گوش ريخته شود براى تسكين درد گوش گرم و قطع خونريزى از بينى نافع است. غرغرۀ آن با گلاب براى تسكين درد دندان كرمخورده و زخمهاى دهان مفيد است. پاشيدن گرد آن روى زخمها و جراحتهاى بد در مورد زخمهاى گرم و جراحات تازه و قطع خون و تسكين درد آنها نافع است. براى سردمزاجان مضّر است و معده را ضعيف مىكند و نيروى جنسى را كاهش مىدهد. استشمام بيش از اندازۀ آن موجب سفيد شدن مو، پيرى، قطع اشتها، قطع نسل و توليد سنگ مثانه و سنگ كليه است لذا در اين قبيل موارد بايد ادويه گرم مانند گل قند، روغن سوسن، بنفشه و نرگس خورده شود.
شيخ الرئيس ابو على سينا معتقد است اگر كافور در حد اعتدال خورده شود، براى تقويت قلب و روح مفيد است. و در مزاجهاى گرم براى تعديل گرمى مزاج مؤثر و نافع است ولى در مزاجهاى سرد بايد مخلوط با داروهاى گرم خورده شود مانند مشك و زعفران و خشكى آن را با مخلوط كردن با روغن بنفشه و شببو تعديل كرد. مقدار خوراك آن تا ۵ / ٠ گرم است. اگر ١٠ گرم آن خورده شود خطرناك است و قاطع نيروى جنسى مىشود، ايجاد اختلال و فساد در معده و مسموميت مىكند.
مواد ناسازگار: كافور را نبايد با سقز يا صمغهاى سقزى مصرف نمود.
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 629