به فارسى «تاجريزى پيچ» و در برخى كتب با نام «ياسمين برّى» و «عنب الثعلب» و «حلوه مرّه» نام برده مىشود. در مناطق مختلف ايران آن را با نامهاى محلى مىشناسند، از جمله در گيلان «سياه تال» ، در نوشهر «پل چنار» و «كك مارى» ، در همدان «قلمكار» و در آذربايجان «اوزومى-قوش اوزومى» نام دارد. به فرانسوى Douce-amere و Morelle grimpante و Morelle douce-amere و Vigne de judee و به انگليسى Bitter sweet و Woody nightshade گفته مىشود.
گياهى است از خانوادۀ Solanaceae نام علمى آن Solanum dulcamara L.
مىباشد.
تاجريزى پيچ، درختچهاى است پيچكدار و بالارونده با ساقههاى چوبى.
برگهاى آن سبز متناوب و تخممرغى است. هر برگ داراى يك پهنۀ اصلى بيضى نوكتيز است كه قسمت عمدۀ برگ را تشكيل مىدهد و دو قسمت كوچك ديگر كه در قاعدۀ پهنۀ اصلى واقع است و در حقيقت اين تقسيمات برگ را به سه قسمت يا لوب تقسيم مىكند. گلهاى آن به رنگ بنفش در تابستان ظاهر مىشود. ميوۀ آن كوچك تخممرغى به رنگ قرمز برّاق آويزان و داراى تعداد زيادى تخم در داخل آن مىباشد. علت اينكه گياه را شيرين و تلخ يا Douce-amereگويند اين است كه اگر پوست ساقۀ اين درختچه جويده شود ابتدا داراى مزۀ تلخ و پس از چند لحظه شيرين مىشود. در حالت تازه از اين گياه بوى نامطبوعى استشمام مىشود.
اين گياه در اغلب مناطق اروپا و آسياى ميانه و آسياى صغير و افريقاى شمالى در جنگلهاى مرطوب و كنار رودخانهها بهطور وحشى مىرويد. در ايران نيز در دامنههاى البرز در كرج، جوستان طالقان، در پل جاجرود و در شمال ايران در گيلان، نوشهر، لاهيجان و در غرب ايران در دامنههاى مرطوب اشترانكوه زروند، همدان، خوانسار و دولتآباد و در شمال غرب در آذربايجان و در ديلمان كنار جويبارها و در اطراف تبريز و بلوچستان شناسايى شده است.
در برگها و ساقههاى نازك و ميوههاى تاجريزى پيچ آلكالوئيد گلىكوزيدى سولانين و آلكالوئيد سولانيدين ١ وجود دارد. در گياه يك مادۀ عامل تلخ به نام دولكامارين ٢ و دو اسيد به نامهاى دولكامارينيك اسيد ٣ و دولكامارتينيك اسيد ۴ يافت مىشود. در ميوههاى آن ليكوپن ۵ مشخص شده است ]G. I. M. P[ . در گزارش بررسى ديگرى آمده است كه در گياه آلكالوئيدهاى آلفا-سولادولسين ۶ ، بتا-سولادولسين ٧ و گاما-سولادولسين ٨ و يك آلكالوئيد جديد به نام سولادولسىنين ٩ وجود دارد ]S. G. I. M. P[ .
در گزارش ديگرى آمده است كه ساقههاى گياه داراى يك آلكالوئيد گلىكوزيدى به نام سولانين و يك مادۀ عامل تلخ به نام دولكامارين است [كروست و پتلو]. در مطالعات ديگرى، Alkemeyer & Sander يك گلىكوآلكالوئيد ١٠ . از گياه جدا كردند كه از آن يك آگلىكون ١ و يك استرئوايزومر ٢ از توماتدين به دست آمده است.
قسمت مورد استفادۀ تاجريزى پيچ به عنوان دارو، معمولا ساقۀ آن است كه از گياه بزرگتر از ٢ سال گرفته مىشود. و پس از خشك شدن به مصارف دارويى مىرسد. در تايوان دمكردۀ قطعات خشك ساقههاى گياه را در موارد روماتيسم مفصلى و بيمارىهاى قلب مصرف مىكنند و به عنوان ضد اسپاسم در موارد آسم و سياهسرفه كاربرد دارد [پتلو]. در هند از ميوههاى گياه تاجريزى پيچ به عنوان مدّر و معرّق مصرف مىكنند و در موارد بيمارىهاى پوستى جرب تر، جذام، ناراحتىهاى سيفيليسى، روماتيسم مزمن و بزرگ شدن كبد تجويز مىشود. ساقههاى آن مدّر، محلل و مخدّر است و ترشحات غدد را افزايش مىدهد و در موارد روماتيسم و التهابهاى شديد پوستى و خنازير مصرف مىشود.
از ساقههاى گياه معمولا به صورت جوشانده، دمكرده، گرد و عصاره استفاده مىشود. جوشانده و دمكردۀ آن را بسته به نوع بيمارى و استعمال داخل و يا خارج از ١٢٠ - ٢ گرم در يك ليتر آب تهيه مىكنند و مقدار خوراك آن از گرد ساقۀ كوبيده و عصارۀ آن از ٨ - ۵ / ٠ گرم است. معمول است كه از مقدار كم شروع و بتدريج زياد مىكنند و همينكه آثار عوارض آن نظير تهوع و سرگيجه شروع شد، مقدار آن را متوقف مىنمايند.
در فرانسه براى تصفيۀ خون در مورد ناراحتىهاى جلدى مرسوم است از ٣٠ - ٨ گرم ساقههاى گياه در يك ليتر آب جوشاندهاى تهيه مىكنند يعنى از ٨ در ١٠٠٠ شروع و بتدريج اضافه مىكنند و هيچوقت از ٣٠ گرم در ١٠٠٠ گرم تجاوز نمىكنند. جوشانده را مىگذارند بجوشد تا به نصف برسد و روزى ٣ - ٢ فنجان مىخورند. براى اشخاصى كه ميگرن، اسهال يا سرگيجه دارند، دوز آن نصف مىشود.
مصرف اين گياه بايد در حد مجاز و با نظر كارشناس گياهدرمانى و پزشك انجام گيرد.
تيزان تاجريزى پيچ: ٢٠ گرم ساقههاى خشك نيمكوب تاجريزى پيچ را در ١٠٠٠ گرم آب جوش به مدت ٢ ساعت دم كرده، صاف كنند و ١٠٠ گرم شربت شاهتره به آن بيفزايند و متدرجا در عرض روز ميل كنند.
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 532