نام محلى آن در بندر عباس «پرمنگناس» و در بلوچستان «داتوره» است و به عربى «صفير السلطان» گفته مىشود. در برخى از كتب آن را «بنج» نيز گفتهاند. به فرانسوى Datura fastueuse و به انگليسى Purple flowered tho appleناميده مىشود.
گياهى است از خانوادۀ Solanaceae نام علمى آن Datura metel L. و مترادفهاى آن Datura alba Nees. و Datura fastuosa L. مىباشد.
توضيح: در مورد نامهاى مترادف علمى تاتورۀ درختى، بين گياهشناسان دنيا توافق كامل نيست و عده زيادى دو نام مترادف D. alba و D. fastuosa را مربوط به دو گياه مستقل مىدانند و مترادف D. metel ذكر نمىكنند ولى البته از نظر خواص كاملا مشابه هستند.
تاتورۀ درختى درختچهاى است داراى گلهاى بزرگ، بزرگتر از تاتورۀ علفى.
برگهاى آن تخممرغى صاف بدون كرك بعضى از آنها كامل ولى بعضى عميقا دندانهدار است. گلهاى آن بوقى آويزان به رنگ ارغوانى و كپسول ميوۀ آن ناصاف و سطح آن پوشيده از خار است.
اين گياه در ايران در بندر عباس و بلوچستان مىرويد و به احتمال زياد از خارج وارد كشور شده و بومى ايران نيست.
از نظر تركيبات شيميايى در گياه آلكالوئيدهاى هيوسين ١ ، هيوسيامين ٢ ، آتروپين ٣ و اسكوپولامين ۴ وجود دارد. در برگهاى گياه در حدود ۴٢۶ / ٠ درصد جمعا از انواع آلكالوئيدها وجود دارد. در دانههاى گياه در حدود ۴٢۶٢ / ٠ درصد انواع آلكالوئيدها موجود است كه قسمت عمدۀ آن هيوسيامين است. در ريشۀ آن در حدود ٣۵۶ / ٠ درصد هيوسيامين وجود دارد. مقدار آلكالوئيدهاى گياه اگر همه بر حسب هيوسيامين حساب شود در گياه خشك، در ريشه در حدود ٣۵ / ٠ درصد، در دانهها ٣٣ / ٠ درصد و در برگهاى گياه ٢٣ / ٠ درصد است. در دانههاى گياه به علاوه در حدود ١٢ درصد روغن ثابت و آلانتوان ۵ وجود دارد. در برگهاى آن ويتامين C يافت مىشود ]G. I. M. P[ .
در گياه تاتورۀ درختى رومانى ۴۵ درصد كل آلكالوئيدها را مادۀ اسكوپولامين تشكيل مىدهد. بيشترين نسبت آلكالوئيدها در گلهاى آن است.
تمام قسمتهاى گياه سمّى است و اين گياه معروفى است كه سابقا در مناطق خاور دور جنايتكاران با آن آدم مىكشتند. در برمه دزدان از تخم اين گياه مخلوط با پودر كارى ۶ و شيرينى، گرد مخدّرى درست مىكردند كه فرد را نمىكشت ولى براى چند روزى تخدير مىكرد. مادۀ عامل آلكالوئيد هيوسين است كه در تخم و برگ آن وجود دارد. اين آلكالوئيد موجب باز شدن و اتساع مردمك چشم مىشود و اگر مقدار زيادى خورده شود، موجب هذيان، اغما و سرانجام منتهى به مرگ مىشود. اگر برگهاى آن را خشك كرده و كوبيده و مانند توتون و تنباكو دود كنند، براى تسكين بيمارى آسم بسيار مؤثر است و بههرحال اگر مصرف دارو چه از طريق داخلى به مقدار خيلى كم و يا دود كردن ايجاد مسموميت كند، فورا بايد قطع شود [ماسون]. در چين گلهاى بازشدۀ تاتورۀ درختى را صبحها به محض اينكه شبنم صبحگاهى خشك شود، جمعآورى كرده در آفتاب يا با حرارت كم خشك مىكنند. اين دارو، تند، سمّى، گرم، بىحسكننده، ضد آسم و ضد سرفه است. در استعمال خارجى جوشاندۀ گرد گلها براى انواع بيمارىهاى جلدى نافع است. اگر گرد گلها را دود كنند براى رفع سرفه و تنگى نفس نافع است. دكتر استوارت در يادداشتهاى خود مىنويسد كه گلها و تخم تاتورۀ درختى براى شستوشوى پاهاى ورمكرده و پايينافتادگى و بيرون افتادگى ركتوم و همچنين براى سرماخوردگى و اختلالات اعصاب مفيد است.
تاتورۀ درختى و گياه شاهدانه را به نسبت مساوى در سركه رقيق مخلوط مىكنند، آشاميدنى مخدّر و بىحسكنندهاى به دست مىآيد. اين ماده در عملهاى جراحى جزيى و يا در موارد سوزاندن با يك مادۀ سوزان ١ مىتوان عمل را بدون درد انجام داد. برگهاى گياه در موارد زيادى بعنوان مسكّن، ضد درد، تحليل ورم و رسانيدن دمل و ورم به كار مىرود. در مواردى كه از برگهاى تاتوره درختى به عنوان مسكّن، استفاده مىشود اگر به علت كمى بىاحتياطى يا دستپاچگى زايد بر حد مجاز مصرف شده و مسموميت ايجاد شود براى رفع مسموميت مىتوان از مغز ريشۀ شيرينبيان استفاده نمود زيرا ضد سم مؤثرى براى اينگونه مسموميت مىباشد [موزيگ و شرام].
علايم مسموميت تاتورۀ درختى گرفتگى عضلات، اغما، هذيان و فلج سيستم مركزى ريوى است.
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 494