به فرانسوى و به انگليسى و هندى Litchi گفته مىشود و به انگليسى Lichee و Lichi نيز نوشته مىشود. ميوۀ آن بندرت وارد ايران مىشود و به فارسى «ليچى» گفته مىشود. از گياهان دارويى است. درختى است از خانوادۀ Sapindaceae ، نام علمى آن Litchi chinensis Sonn. و مترادف آن Nephelium litchi Cambess. مىباشد.
ميوۀ خشكشده قهوهاى رنگ آن در بازار تجارت با نام Litchinut معروف است.
درختى است مخصوص مناطق حاره، برگهاى آن پهن بيضى، از دو طرف باريك و نوكتيز و موجى است. گلهاى آن كوچك، ميوۀ آن قرمز در ابعاد يك سيب كه از آن نوشيدنى معطر و لذيذى درست مىكنند. ميوۀ آن مأكول است، تازه و خشك آن خورده مىشود. ميوۀ آن داراى پوست نازك شكننده است كه درون آن را گوشت شيرين شبيه ژله فراگرفته و يك دانه در درون آن قرار دارد.
اين درخت بومى چين است و در هندوستان نيز كاشته مىشود و ميوۀ آن در سطح وسيعى به اروپا، امريكا و آسيا صادر مىشود.
از نظر تركيبات شيميايى از دانۀ داخل ميوۀ ليچى مادۀ آلفامنتيل انسيكلو پروپيل گليسين ١ جدا شده است كه در صورت خوردن يا تزريق آن خاصيت كاهش قند خون نشان مىدهد و به علاوه در آن لوكوسيانيدين ٢ مشخص شده است. در پوست دانۀ آن مواد قندى و مواد ازتۀ آمينو اسيد وجود دارد.
ميوۀ تازۀ ليچى بسيار لذيذ است و ميوۀ خشك آن در اغلب بازارهاى دنيا بخصوص به مغرب زمين از چين وارد مىشود. قسمت گوشتى ميوه مغذى است و مقوى معده و كمك به هضم غذا مىباشد [روا*]، معمولا در موارد بزرگ شدن غدهها و تومورها تجويز مىشود [استوارت]. از ميوه و از برگ درخت نيز براى معالجۀ گزش جانوران سمّى مصرف مىشود [دراگندرف*]. دانۀ آن تشنگى را تسكين مىدهد، خنككننده، قابض و مسكّن درد است و براى معالجۀ آماس بيضه مفيد مىباشد [هاو].
در موارد اختلالات عصبى و دردهاى عصبى [استوارت]، فتق [لوئى*]و لومباگو [ايشىدويا]نيز تجويز مىشود. از گل و پوست درخت و ريشۀ آن جوشاندهاى براى غرغره درست مىكنند كه براى التيام زخم دهان و گلو مفيد است [استوارت]. دانۀ آن را كه در الكل خيسانده باشند در هند و چين براى رفع ناراحتىهاى رودهاى مىخورند [كروست و پتلو**]. از دمكردۀ دانه و ميوۀ آن براى تسكين سرفه استفاده مىكنند [اوكابه*].
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 510