در ايران بهطور كلى «دارچين» گفته مىشود. در كتب طب سنتى انواع آن را با نامهاى «دارصينى» ، «دارچينى» ، «قرفة الدارچينى» ، «سليخه» نام بردهاند. پوست شاخههاى درختى است كه به فرانسوى آن را Cannelle و به انگليسىCinnamon نامند و درخت آن را به فرانسوى Cannelier يا Cannellier و به انگليسى Cinnamon يا Cinnamon treeمىنامند. گياهى است از خانوادۀ Lauraceae و گونههاى مختلفى دارد كه معروفترين آنها دو گونه با نامهاى علمى زير است:
١ . Cinnamomum verum J. S. Presl. كه مترادف آن C. zeylanicum Bl.
است و در بازار تجارت بين المللى به نام «دارچين سيلان» در كتب ) Ceylon Cinnamon( و به نام «قرفه» معروف است و از مرغوبترين انواع دارچين است.
٢ . Cinnamomum cassia Bl. كه رويشگاه آن چين و ويتنام و جزاير سوند و آن حوالى است و در چين نيز پرورش داده مىشود و در بازار به نام «دارچين چين» يا Chinese cinnamon و «دارچين سايگون» يا ) Saigon cinnamon(گفته مىشود.
اين دارچين را به عربى «سليخه» و «دارصينى» و به زبان اردو «تج» مىنامند و مترادف آن C. aromaticum Nees.مىباشد.
انواع ديگرى نيز با اسامى تجارتى خاص در بازار وجود دارد كه در حد مرغوبيت انواع فوق نيست، از جمله دارچين كايان كه در امريكاى جنوبى مىرويد، رنگ آن تقريبا سفيد و در دهان زود نرم مىشود و دارچين ناصاف و نامرغوب كه به جاى پوست شاخههاى جوان درخت از پوست تنۀ درخت دارچين سيلان تهيه مىشود كه خشن و ناصاف و نامرغوب است.
دو گونه دارچين به نام دارچين سيلان و دارچين سايگون از قديمىترين ادويههاى جهان هستند كه از اعصار كهن مورد شناخت بشر بودهاند و اسناد مكتوب تاريخ قدمت آنها را به ۴٠ - ٣٠ قرن پيش مىرساند.
از نظر كيفيت اين دو نوع دارچين باهم يكسان نيستند ولى به علت شباهت زيادى كه از نظر خواص و عطر باهم دارند از همان قرنها پيش هميشه دو گونه: C. verum و C. cassia باهم اشتباه مىشده و حتى در حال حاضر نيز در اغلب مناطق دنيا براى اين دو گونه دارچين اختلافى قائل نيستند.
در بازار امريكا تقريبا تمام ادويهاى كه به نام دارچين فروخته مىشود عملا از نوع C. cassia است و نام دارچين را امريكايىها از هر نوع Cinnamon مىگويند. در انگلستان مرسوم است در بازار و در محافل علمى نام Cinnamonبراى گونۀ مرغوب C. zeylanicum و نام Cassia براى گونۀ C. cassia به كار مىرود. در صورتى كه در امريكا طبق مقررات مواد غذايى دارويى مربوط به سال ١٩٣٨ اجازه داده شده است كه كلمۀ Cinnamon براى هر دو نوع يعنى C. zeylanicum و يا C. cassia به كار رود.
حكماى طب سنتى از جمله گالن ١ طبيب نامدار يونانى در قرن دوم پس از ميلاد در كتابش دارچين سايگون و يا C. cassia را همرديف با C. zeylanicum يا دارچين سيلان اعلام كرده و معتقد است كه در مصارف طبى مىتوان به جاى دارچين سيلان از دارچين سايگون استفاده كرد ولى از نظر مقدار بايد مقدار مصرف دارچين سايگون دو برابر دارچين سيلان باشد.
دارچين سيلان درختچهاى است از نظر بلندى متوسط هميشه سبز كه قسمت درونى پوست شاخههاى جوان آن دارچين مرغوب تجارتى معروف به دارچين سيلان است. در سيلان و هند ارتفاع اين درختچه ممكن است تا ١٢ - ١٠ متر برسد، ولى عملا چون به طريق شاخهزاد پرورش داده مىشود ارتفاع خيلى كمترى دارد، برگهاى آن به رنگ سبز تيرۀ شفاف در سطح فوقانى و سبز روشن در سطح تحتانى، بسيار معطر، دراز به طول ١۵ - ١٠ سانتىمتر و نوكتيز هستند. گل آن كوچك زرد تقريبا نامريى است. ميوۀ آن كوچك تخممرغى به رنگ ارغوانى تيره به طول ٢ - ١ سانتىمتر و داراى يك دانه مىباشد. اين درختچه در سيلان و هند در مناطقى كه بارندگى ساليانه در حدود ٢ - ۵ / ١ متر باشد مىرويد.
مرغوبترين نوع دارچين سيلان را دارچين شيرين يا دارچين عسلى مىنامند. تكثير اين درختچه از طريق كاشت بذر و يا از طريق كاشت قلمۀ آن است. پس از ٣ - ٢ سال درخت جوان را قطع مىكنند تا شاخههاى زياد بدهد و به صورت شاخهزاد درآيد و ٣ - ٢ سال بعد پوست شاخههاى جديد را كنده به صورت لولۀ دارچين در بازار عرضه مىكنند.
دارچين سايگون يا دارچين چين در ويتنام و هيمالياى شرقى و قسمتى از چين مىرويد. درخت آن كمى بلندتر، پوست آن ضخيمتر، برگها درازتر و ميوۀ آن كوچكتر از دارچين سيلان است. كاشت و بهرهبردارى آن نظير كاشت و بهرهبردارى دارچين سيلان مىباشد. و تنها اختلاف اين است كه در مورد دارچين سايگون معمول است از پوست شاخههاى جوان و از پوست تنۀ درخت نيز كه ناصاف است از هر دو استفاده مىشود و براى اولين برداشت نيز در مورد دارچين سايگون طول مدت زمان بيشترى و شايد ١۵ - ١٠ سال لازم است تا بهرهبردارى آغاز شود.
از نظر تركيبات شيميايى و مواد عامله طبق بررسىهاى دانشمندان شيمى و دارويى در دارچين سيلان اسانس روغنى فرّار قابل ملاحظهاى وجود دارد. بررسىهاى آزمايشگاهى نشان مىدهد كه در پوست خشك ساقههاى كوچك و جوان درخت در حدود ٧١ / ٠ - ٣۵ / ٠ درصد اسانس يافت مىشود كه شامل ٧۶ - ۴٨ درصد از آلدئيدها مىباشد. بررسى ديگرى نشان مىدهد كه داراى ٢ درصد اسانس است كه شامل ٩٠ - ٧٠ درصد مادۀ اوژنول (اسانس ميخك) است.
بررسى ديگرى نشان مىدهد كه پوست شاخهها در حدود ١ - ۵ / ٠ درصد اسانس دارد و برگهاى سبز درخت در حدود ١ درصد اسانس دارد. مطالعۀ ديگرى نشان مىدهد كه اسانس دارچين از نظر مادۀ اوژنول شبيه اسانس ميخك است و در هر دو در حدود ٩٠ - ٧٠ درصد اوژنول وجود دارد.
در پوست ريشۀ دارچين در حدود ٣ درصد اسانس يافت مىشود كه البته با اسانس پوست و شاخهها و برگها متفاوت است. دارچين سايگون يا سليخه كه از نظر خواص درمانى خيلى شبيه به دارچين سيلان منتهى ضعيفتر از آن است نيز داراى اسانس مىباشد. در هر دو گونۀ فوق علاوه بر اسانس مواد ديگرى نظير تانن نيز يافت مىشود ]G. I. M. P[ .
در گزارش مطالعات ديگر جديدى در مورد تركيبات شيميايى چنين آمده است كه اسانس گونۀ سيلان داراى سيناميك آلدئيد ١ ، هايدروسيناميك آلدئيد ٢ ، بنزآلدئيد و كومينيك آلدئيد ٣ ، نونىليك آلدئيد ۴ ، اوژنول، كاريوفيلن ۵ ، ال-فلاندرين ۶ ، پىسيمن ٧ ، پينن، متيل-ان-آميل كتون ٨ و ال-لينالول مىباشد [يونگكن].
در مورد تركيبات شيميايى دارچين سايگون آمده است كه داراى سيناميك آلدئيد، سيناميل استات ٩ ، فنيل پروپيل استات ١٠ و تانن مىباشد [چونگ يائوچى].
دارچين سيلان: در هند و چين از پوست شاخهها و اسانس آن به عنوان محرك هاضمه، محرك تنفس و محرك جريان خون استفاده مىشود [پتلو*]. در شبهجزيرۀ مالايا مصارف وسيع دارويى دارد. اسانس آن خاصيت جرمكشى قوى دارد ولى نظر به اثر تحريكى آن كمتر براى ميكربكشى به كار مىرود [ولثاف انديا**]. دارچين در دوز زياد به عنوان مواد مخدر سمى مورد توجه است [كوئى زمبينگ و نادكارنى**].
در پايين عكس، پوست ساقه كه دارچين مستعمل است
دارچين سايگون بيشتر مصرف ادويه دارد تا مصرف دارويى، اين دارچين تند گزنده و تونيك خاصى براى كليه مىباشد. براى سرمازدگى پا و دست و دلدرد و شاشبند تجويز مىشود، ولى در مورد زنان حامله توصيه نمىگردد [چونگ يائوچى].
شاخههاى كوچك تازۀ آن نيز اغلب قطع و قطعهقطعهشده در آفتاب خشك مىشود، اين قطعات با ١٠٠ - ٣٠ سانتىمتر طول به بازار عرضه مىشود. دارويى گرمكننده با طعمى كمى شيرين و براى تسريع جريان خون تجويز مىشود. به علاوه به عنوان تببر در موارد سرماخوردگى و كاهش درد مفاصل و كمر توصيه مىگردد [چونگ يائوچى].
بهطور كلى در كتب طب سنتى خاور دور، دارچين به عنوان بادشكن، مقوى معده، قابض، تونيك، محرك و آرامبخش و دارويى براى ناراحتىهاى پس از زايمان تجويز مىشده است [استوارت]. [روا*]مىگويد كه بهطور كلى دارچين يك محرك عمومى است كه جريان خون را تسريع و تنفس را تحريك مىكند و موجب افزايش اغلب ترشحات بدن و تحريك هاضمه مىگردد. از سرشاخههاى جوان آن به عنوان قاعدهآور و معرق استفاده مىشود. در هند و چين از اين دارو به عنوان يكى از اجزاء در تهيۀ داروهاى مركب ضد اسهال، صفرابر و تببر به كار مىرود و براى معالجۀ اسهال و يرقان و مالارياى مزمن كه موجب بزرگى طحال شده مفيد است [مىنات*]. [بركيل*]معتقد است كه اين دارچين به عنوان جزئى از اجزاى داروهاى مركب براى سرفه و ناراحتى سينه مصرف مىشود.
دارچين از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى ايران و هند گرم و خشك است و نيروى دارويى آن تا ١۵ سال باقى مىماند. از نظر خواص معتقدند كه بسيار لطيفكننده و بازكنندۀ گرفتگىها و انسداد مجارى و فرحآور است. عفونت اخلاط را رفع مىكند و ترياق سموم حيوانى، نباتى و معدنى است. نيروبخش و مقوى است و براى خفقان، وسواس، وحشت و جنون و تقويت معده و كبد و رفع بدبويى دهان، قطع سرفههاى رطوبى، تنگى نفس، رفع خشونت صدا و آواز كه از بلغم غليظ باشد، پاك كردن سينه، حنجره، باز كردن گرفتگىهاى كبد، رفع استسقا و ضد عفونى زخمها بسيار مفيد است. استعمال آن به صورت خوردن در شربتها و مصرف گرد و به صورت روغن و ضماد و يا شياف و ماليدن به اعضا به صور مختلف امكان دارد. ماليدن روغن آن به پلك چشم براى رفع پريدن پلك نافع است و ماليدن آن به چشم براى تقويت ديد چشم مفيد است. خوردن دمكردۀ آن با سركه و مصطكى براى سكسكه رطوبى نافع است. ضماد آن براى رعشه و رفع تب و لرزهاى بلغمى و سوداوى و دانه بواسير و تسكين درد آن و عقربزدگى مفيد مىباشد.
اگر آن را در دهان جويده بر قضيب بمالند موجب التذاذ جماع باشد. در گرممزاجان ايجاد سردرد مىكند و براى مثانه مضر است و از اين نظر بايد با كتيرا خورده شود، مقدار خوراك آن از ٢٠ - ٨ گرم مىباشد. روغن آن بسيار گرم و خيلى خشك است و براى سنگينى و سردرد و دردهاى رحمى چه از طريق خوردن و چه با ماليدن نافع است. قطرۀ آن در گوش براى رفع سنگينى گوش و خوردن آن براى تقويت هاضمه، تحليل نفخ، گاز معده، رفع يرقان و بواسير مفيد است.
تهيۀ گرد دارچينى: دارچين سيلان را به مقدار مورد نظر گرفته نيمكوب كرده، در گرمخانه ۴٠ درجۀ سانتىگراد بخشكانند و نرم ساييده از الك بيرون كنند و بايد آن را آنقدر بسايند كه در نخاله باقيمانده، جز ماده خشبى بىطعم چيز ديگرى نباشد. اين گرد از ادويه براى مصرف در غذا مىباشد و از عوامل محرك و مقوى معده است.
مقدار خوراك آن از ۵ - ۵ / ٠ گرم است.
عرق دارچينى: دارچين سيلان را به مقدار مورد نظر گرفته با آب كافى، ابتدا دارچين را نيمكوب كرده مدت ١٢ ساعت در آب بخيسانند و بعد تقطير كنند تا از هر جزء دارچين را كه مصرف شده چهار جزء مقطر به دست آيد و براى گرفتن اسانس روغنى فرّار آن بهتر است كه مايع تقطيرشده را در شيشۀ لولهدار جمع كنند كه در انتهاى لوله باريك اسانس جمع شود.
عرق دارچين را به مقدار ١٢٠ - ۶٠ گرم در پوسيونهاى محرك داخل مىنمايند.
مقدار خوراك از اسانس آن ١٢ - ١ قطره است كه در پوسيونها ريخته مىشود.
شربت دارچين: عرق دارچين ١٠٠ واحد، قند سفيد ١٨٠ واحد، قند را در عرق به حالت سردى حل كنند و با كاغذ صاف نمايند و اين شربت را مانند محركها و مقوىهاى معده به مقدار ۶٠ - ١۵ گرم در پوسيونها و يا در يك شربت سرد حل كرده مىخورند.
جوشاندۀ دارچين: دارچين سيلان ٨ گرم، آب ١٠٠٠ گرم، مطابق معمول جوشانده تهيه شود.
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 452