بلوط
بلوط ميوۀ درختىاست كه به فارسى «بلوط» و «بالوط» و در كتب طب سنتى با نامهاى عربى آن «بلّوط» ، «ثمرالفؤاد» ، «عفصيج» و «سنديان» نامبرده مىشود. درخت آن را به فارسى بهطور كلى «درختبلوط» مىگويند، البته در مناطق مختلف ايران ارقام مختلفى از آن مىرويد و نامهاى محلىآن در آخر اين بخش ضمن شرح انواع اين درختها و پراكندگى جغرافيايى آنها در ايران، ذكرمىشود. در كتب طب سنتى با نام «شجر البلوط» و «سنديان» آمده است. به فرانسوى ميوۀبلوط را بهطور كلى Glandو درخت آن را Cheneو به انگليسى Oak treeگفته مىشود. گياهى است از خانوادۀ Fagaceae)cupuliferae( داراى گونههاى متعددىاست كه اسامى علمى و محل رويش ارقامى كه در ايران مىرويند در قسمت آخر اين بخش خواهدآمد.
مشخصات كلى
بلوط درخت جنگلىاست كه از نظر ارتفاع و شكل خيلى متنوع است. بين گونههايى كه در جنگلهاى شمال ايرانمىرويند، درختان بلوط ديده مىشوند نظير بلند مازو كه داراى ارتفاع تا ۴٠ متر و محيطتنۀ درخت در برابر سينه تا چند متر.
در عينحال در جنگلهاىخشك غرب و ساير مناطق ايران درختان بلوط كوتاهى حتى با ارتفاع تا چند متر نيز وجوددارد. برگهاى درختان بلوط عموما متناوب با شكلهاى متفاوت ولى اغلب كنارۀ برگها داراىدندانه است كه در اكثر گونهها دندانهها درشت و قوسى و در برخى گونهها نيز دندانههاريز و نوكتيز است. گلها به صورت نر و ماده، گلهاى نر به صورت شاتونهاى استوانهاىو آويزان است و گلهاى ماده منتهى به ميوهاى غدهاى، تخممرغى كمى دراز مىشود و قاعدۀآن را در يك پيالۀ سبز گياهى به نام Cupuleجاى دارد.
تركيبات شيميايى
از نظر تركيبات شيميايىدر برگ، پوست و ميوۀ اغلب بلوطها بهطور كلى و بويژه در گونه Q.robur مقدار قابل ملاحظهاىتانن وجود دارد و در پوست فعّال ساقههاى جوان مقدار تانن به ١٨ - ١۶ درصد مىرسد.در ميوۀ بلوط كه در پيالۀ گياهى ) Cupule( قرار دارد در حدود ۵ - ۴ درصد مادۀچرب و ۶ - ۴ درصد پروتئينو ٧ - ۵ درصد انواعقندها و در حدود ۴٠ درصد نشاستهو ٧ درصد نوعىتانن وجود دارد. آزمايشهايى كه روى گونه Q. infectoria به عمل آمده، نشان مىدهد كه در گالهاى آنكه به نام«قلقاف» ، «زشگه» و «مازوج» در ايران معروف است علاوه بر مقدار قابل ملاحظهاى تانن(در حدود ۶٠ درصد) مقدارىنيز الاجيك اسيد[1]يافت مىشود و مادۀ عمدۀ تشكيلدهندۀ تانن آن پنتادى گالويل گلوكوز[2] است. [G. I. M. P ]
در پوست و شاخههاىجوانگونه Q. roburدر حدود ٢٠ درصد تاننبه شكل كوئرسى تانيك اسيد محلول در آب، نوعى قند، كمى گاليك اسيد[3] ، ماليكاسيد[4] ، يك مادۀتلخ به نام كوئرسين[5] ، لعاب،مادۀ رنگى قرمز رنگى به نام قرمز بلوط و. . . وجود دارد.
خواص-كاربرد
بهطور كلى كاربردقسمتهاى مختلف اندام هوايى بلوط يعنى برگ، پوست و ميوۀ آن به علت تانن زيادى كه دارددر معالجۀ بيمارىها و در طب سنتى بسيار مورد توجه است و با داشتن خاصيت بند آوردنخونريزى، ضد عفونى و مقوى بودن، در درمان سل و التيام زخمها و ممانعت از پيشرفت و گسترشميكربهاى بيمارىزا جلوگيرى و قطع اسهال و قطع ترشحات مخاطها به كار مىرود.
ميوۀ بلوط شيرينو طبق نظر حكماى طب سنتى از نظر طبيعت سرد و خشك و يبسكننده است. برگ و پوست آن راهم سرد و خشك مىدانند و از نظر خواص معتقدند كه ميوۀ بلوط مغذى و درعينحال خيلى ديرهضماست و پس از هضم شدن موجب بند آمدن اسهال مزمن و قطع خونريزى اعضاى بدن و بند آوردنخونروى از سينه مىباشد. براى التيام زخمهاى روده، رفع ناراحتى معده، معالجۀ قطرهقطرهادرار كردن بهطور مكرر و سوزش مجراى ادرار نافع است و مدّر مىباشد. ضماد آرد آن باپيه خوك و نمك براى تحليل ورمهاى كنج ران و ورمهاى بلغمى و سفت مفيد است و پاشيدن گردسوختۀ بلوط براى التيام جراحتها و زخمها نافع است. اگر بلوط را با نصف وزن آن كندرمخلوط و با روغن زيتون سرخ كرده و مرتبا تا مدتى بخورند براى قطع ادرار در بستر و درمانقطرهقطره ادرار كردن مفيد است. نان آن ثقيل است، سردرد مىآورد و مولد سودا و موجبانسداد مجارى عروق است، لذا بايد نان بلوط را با سكنجبين خورد. مقدار خوراك از ميوۀبلوط تا ٧٠ گرم است.
پوست درخت بلوط نيزسرد و خشك است و مقدار زيادى تانن دارد. در استعمال خارج از جوشاندۀ ١٠٠ گرم پوستگونه Q. infectoria در 1000 گرم آب براى دفع اكزما، بهبود زخمهاى سرطانى، زرد زخم[6] و براى رفعناراحتى پوستى به نام intertrigoاستفاده مىشود. اين ناراحتى پوستى، سرخى و التهاب در چينهاى پوست مانندكنج ران و زير بغل است كه به علت مالش سطوح پوست به يكديگر ايجاد مىشود.
در مصارف داخلى خوردنروزانه در حدود ٣ گرم پوستدرخت بلوط مخلوط با عسل براى قطع خونريزى از رحم بسيار مفيد است. در ضمن استعمال قسمتداخلى پوست بلوط به عنوان ترياق مسموميتهاى حاصله از آلكالوئيدها و فلزات به كار مىرود.در توصيه ديگر ١٠ گرم گردپوست بلوط را با ١٠ گرم بابونۀرومى و جنتيانا مخلوط كرده به صورت خيسانده در سركه رقيق براى قطع خونريزى رحمى بهبيمار مىدهند. برگ بلوط نيز سرد و خشك است و خوردن آن براى قطع ترشحات زنانگى از رحمبسيار نافع است. اگر ٢٠ - ١٠ گرم برگخشك بلوط را به نسبت مساوى با برگهاى بادرنجبويه، اوكاليپتوس و گزنۀ سفيد مخلوط كردهدر يك ليتر آب گرم بخيسانند و پس از چند ساعت با فشار صاف كنند و هربار يك فنجان قبلاز هر غذا بخورند، با تاننى كه در آن است براى بند آوردن خونروىها، زخم معده، شروعبيمارى سل، اسهال، اسهال خونى، ادرار در بستر، رفع ترشحات زنانگى و بواسير بسيار نافعاست. غرغره غليظ آن در موارد ورم لوزتين مفيد است.
گالهاى بلوط كه داراىمقدار زيادى تانن است نيز به عنوان قابض و مقوى و براى قطع خونريزىها به كار مىرود.در روز مىتوان ۵ / ٠ گرم ازگرد آن را با عسل مخلوط و مصرف كنند يا ۵٠ گرم گردگالرا در ١٠٠٠ گرم آبجوشانده و روزى ٣ - ٢ فنجان بخورند.مصرف وسيع گالهاى بلوط در صنايع چرمسازى است.
ميوۀ بلوط بخصوصميوۀ گونه Q. Roburرا سرخ مىكنند و آن را مانند قهوه به نام قهوۀ بلوط مصرف مىكنند، براىاختلالات خنازيرى و درد معده و به عنوان مقوى خورده مىشود. براى تهيۀ قهوۀ بلوط، ١۶ گرم ميوۀسرخ شده بلوط را ١۵ دقيقه در ١٠٠٠ گرم آبمىجوشانند، سپس صاف كرده و با ۵٠ گرم قندميل مىكنند.
[1] . Ellagic acid
[2] . Pentadigalloylglucose
[3] . Gallic acid
[4] . Mallic acid
[5] . Quercine
[6] . Impetigo
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 443