آكاسياىعربى
گونههاى مختلف ايندرختچه را بهطور كلى «آكاسياى عربى» مىخوانند. در عربستان، افريقا و جنوب ايران مىرويد.در جنوب ايران انواع آن داراى نامهاى محلى مختلفى است، از جمله در بندرعباس «كرت» ،بين بندرعباس و لار «سلم» و در بلوچستان «فولب» و همچنين در ساير نقاط بلوچستان گونههاىمختلف آن را با نامهاى «چگرد» ، «تج» ، «طلع» ، «سيال» ، «ببله» ، «چش» ، «پالوس» ،«پلوزا» و. . . شناخته مىشود. به عربى نام عمومى آنها «امغيلان» يا «مغيلان» است.در كتب طب سنتى با نامهاى «سنط» ، «صنط» ، «خرنوب مصرى» ، «ببله» ، «بابل» و «نبنب»نامبرده شده است. درختچههايى هستند كه از آنها «صمغ عربى» گرفته مىشود. به فرانسوىGommier، Acacia d'Egypte،Acacia d'Arabie و Gommier rouge و به انگليسى Egyptian acacia و Gum-arabic tree و Bablah گفته مىشود. گياهى است از خانوادۀ Mimosaceae-Leguminosae جنس Acacia . داراى گونههاىمختلفى است كه از آنها صمغ عربى گرفته مىشود منتهى از نظر خواص دارويى مرغوبيت آنهامتفاوت است. انواع نامرغوب و كماثر آن به مصارف صنعتى مىرسد.
گونههاى عمدۀ آنهابه شرح زير است:
١ . گونه Acaciasenegal Willd. كه مترادفهاى آن Acacia rupestris Stocks.
و Acaciaverek Guill. et Perr. و Acacia trispinosaStocks. مىباشد.
درختچهاى است كهدر جنوب شرقى ايران در بلوچستان با نام محلى «خور» آكاسياى عربى و «چش» شناخته مىشود.صمغ عربى كه از آن گرفته مىشود به فرانسوى Gommearabique و Gomme de senegal و به انگليسى Gum arabic ناميده مىشود.
مشخصات
درختچهاى است خارداربه بلندى تا ٧ متر، برگهاى آنمركب، داراى برگچههاى ريز به صورت شانهاى زوج. گلهاى آن سفيد معطّر به صورت سنبله،ميوۀ آن به شكل غلاف مانند لوبيا كه داراى ۵ - ٣ دانۀ حنايىرنگ است. از اين درختچه صمغ عربى مرغوب با رنگ سفيد مايل به زرد گرفته مىشود كه مصرفطبّى و دارويى دارد. اين درختچه در صحراى غربى، سنگال، عربستان و ايران مىرويد.
٢ . گونه Acaciaarabica) Lam. (Willd. و مترادف آن Mimosaarabica Lam. مىباشد. اين درخت را به فرانسوى Gommierrouge و Acacia d'Egypt و به انگليسى Gum arabic tree و Egyptian tho و Bablah گويند. در ايران در بندرعباس واريتهاى از آن Acaciaarabica willd. var nilotica Willd) L. ( Asch. et Schw. با نامهاى محلى«كرت» و «سلم» و در بلوچستان «بيور» و «كيگر» و در كتب طب سنتى با نامهاى «سنط» ،«خرنوب مصرى» ، «ببله» و «نبنب» و غلاف ميوۀ آن را «قرظ» مىنامند.
درختى است به بلندىتا 15 متر كهدر افريقاى حارّه، سودان، سنگال، سومالى و واريتهاى از آن در جنوب ايران مىرويد.شاخههاى آن خاردار است. برگها شبيه گونه آكاسياى سنگال و گلهاى آن معطّر زردرنگ است.ميوۀ آن غلافى است كه در آن 5-15 دانه قراردارد. رنگ صمغ آن تيره و نامرغوب است و بيشتر مصرف صنعتى دارد.
٣ . گونه Acaciaseyal Del. . به فرانسوى Arbre ā gomme و به انگليسى Thirsty tho و Shittim tho و Shittahtree گفته مىشود.
در جنوب ايران داراىنامهاى محلى مختلفى است. در چاهبهار «چگرد» و در بلوچستان بهطور كلى «تج» و در كتبمختلف طب سنتى با نامهاى «طلع» ، «سيال» و «ببله» نام برده مىشود.
درختچهاى است كهبلندى آن تا ٩ متر مىرسدو داراى خارهايى سفيد رنگ به طول ٣ - ٢ سانتىمترمىباشد. برگهاى آن مانند گونههاى قبلى زردرنگ است. ميوۀ آن به صورت غلافى است كهدر آن ٨ دانه قراردارد. از اين درخت صمغ نامرغوبى گرفته مىشود كه مصرف صنعتى دارد.
۴ . گونه Acaciamodesta Wall . درختچهاى است با شاخههاى خاردار.
برگهاى آن مانندساير گونهها، رنگ گلها مايل به سبز و ميوۀ آن به صورت غلافى است كه در آن ٨ - ۶ دانه قراردارد. صمغ آن تيره و قهوهاى است و بيشتر مصارف صنعتى دارد. در مناطق حارّه استوايىافريقا مانند ساير گونهها انتشار دارد. در ايران در جنوب بهطور خودرو ديده مىشود.در بلوچستان با نامهاى محلى «پالوس» ، «پلوزا» و «فولب» شناخته مىشود. صمغ آن به رنگقهوهاى و نامرغوب است و مصرف صنعتى دارد.
تركيبات شيميايىدرخت آكاسيا
در برگهاى آكاسياىعربى و در ميوۀ آن در حدود ٣٢ درصد تاننوجود دارد. و در ميوۀ آن بتنهايى در حدود ۴١ درصد تاننيافت مىشود ]G. I. M. P[ .
۵ . گونه Acaciacyanophylla Lindl. . اين درختچه بومى استرالياست و به ايران واردشده و رشد آن روى شنهاى ساحلى درياى خزر و در جنوب كشور رضايتبخش است.
خواص-كاربرد درختآكاسيا
طبق نظر حكماى طبسنتى تمام قسمتهاى درخت آكاسيا سرد و خشك و قابض است. دمكردۀ برگ و خارهاى آن اسهالرا بند مىآورد و بخور آن براى رفع درد اعصاب و ناراحتى اعصاب مفيد است. ضماد برگ تازۀآن براى التيام جراحتهاى بزرگ و عميق مفيد است. اگر با گرد ريشۀ آن دندانها را مسواككنند براى استحكام لثهها و جلاى دندان بسيار نافع است. عصارۀ غلاف ميوۀ آكاسيا داراىخواص متعددى است كه از نظر اهميت جداگانه به شرح آن پرداخته مىشود.
عصارۀ غلاف ميوۀآكاسيا در كتب طب سنتى با نام «اقاقيا» نامبرده مىشود و براى تهيۀ آن غلافهاى ميوهرا قبل از رسيدن چيده، كوبيده و با فشار عصارۀ آن را مىگيرند و صاف مىكنند و با آتشملايم جوش مىدهند تا كمى سفت شود، سپس آن را در قالبهايى ريخته خشك مىكنند. رنگ تازۀآن سرخ و ياقوتى است و پس از خشك شدن سبز مايل به سرخ و سياه مىشود. اگر عصاره غلافرا پس از رسيدن ميوه بگيرند.
و خشك كنند سياهمىشود. عصارۀ ميوۀ نارس مرغوبتر است و خشك شدۀ آن به صورت قطعاتى به وزن 125 و 250 گرم دربازار عرضه مىشود و بهطور كلى به عنوان عامل قابض از آن استفاده مىشود.
عصارۀ خشك شدۀ غلافآكاسيا از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى سرد و خشك و قابض مىباشد. خونريزى را بندمىآورد و خونروى از سينه را قطع مىكند و اسهال خونى را بند مىآورد، مقوى معده وكبد است. ماليدن آن سرخى چشم را رفع مىكند و موجب تقويت ديد مىشود و آن را معمولامخلوط با ساير داروهاى رفع ناخنك چشم مصرف مىكنند. اگر آن را با سفيدۀ تخممرغ مخلوطكنند و بر روى مواضع سوختگى بمالند مفيد است و مانع تاول زدن مىشود. پاشيدن گرد آنبراى قطع خونريزى از عضو بدن مفيد است. حقنه يا امالۀ آن براى تقويت معده مفيد است.اگر در رحم وارد شود براى شستوشو و خشك كردن رطوبتهاى رحم مفيد است و رحم را محكممىكند. شياف آن در مهبل، خونريزى را قطع مىكند. اگر در آب حل كنند و سر را با آنبشويند رنگ موى را سياه كرده از ريختن آن جلوگيرى مىكند. مقدار خوراك آن تا ۵ گرم است.
لیش...برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 405