درمان سرد مزاجی قسمت ششم

ساخت وبلاگ

ب: اطمينان از اميدواري:

جـلوه ديگر محك زدن مرد در مطالبه  هم‌بستري، اطمينان يافتن از اميدواري و دل‌خوشی زنبه شوهر و زندگي است.

براي مرد فوق‌العاده اميد بخش و خرسندي آور استكه زنش را به زندگي دل‌خوش و به او سرشار از علاقه ببيند.

امـا چـگونه می‌توان اين حالت را از زن جويا شد؟با پرسيدن از او؟ با مشغول ديدنش به كار خانه و ...؟ با خريد كردن و مهماني رفتنش؟راستي با چه؟ ايـن كارها را نااميدترين زنان و دل افسرده‌ترین آن‌ها نيز انجام می‌دهند.

آنچه بر اثر دل‌خوش نبودن بـه زنـدگـي كـمتر بدانتن در می‌دهند،  هم‌بستري است.

معروف است كه اول عضو بدن كه در بـيـماري يرقانزرد می‌شود و علامت آن است سفيدي چشم است.

در زندگي زناشويي نيز اولين قرباني افسردگی‌هاو ناامیدی‌ها، آميزش است، يعني نخستين چيزي كه زنان بر اثر خستگي روزانه، كم خوابي،افسردگي و ناخشنودي از زندگي، از آن فاصله می‌گيرند و فدايش می‌كنند، آميزش بـا شـوهراست.

آنان حتي اگر از خواهر يا همسايه رنجيده شوند فورينسبت به آميزش بي رغبتي نـشـان می‌دهـند.

و اين بدان سبب است كه آميزش بدون دل‌خوشی، دلچسبنيست و چه بسا بي مـحـرك خـواهد بود.

از اين روست كه شوهر براي مطمئن شدن از دل‌خوشیزن به زندگي، از او تقاضاي هم خوابی می‌كند.

 

 


ج: جبران شكست:

گـاه نـيـز مـرد بـي آنـكه از سوي كسي تحقير وآزرده شده باشد چون در جايي در گفتگوهاي خـانـوادگـي از همسرش شكست خورده است برايكام‌جویی به وي رو می‌كند تا از اين راه نشان دهد كه اگر در آنجا مغلوب او شده استاينجا وي را مغلوب (مفعول جنسي) می‌سازد.

در چنين وضعيتي نيز مرد به كمك و دلجويي نيازمنداست و هيچ دلجويي در اين حال جز تمكين زن اثـر بـخـش نـيـست، علاوه بر اينكه با شيرينيارضاي تمايلات شهوي آميخته است.

حال اگر تـمكيني صورت نپذيرد، موضوعي كه به راحتیحل شدني و التيام يافتني بوده است، به بعد موكول گـرديـده و آن هم معلوم نيست از سويمرد به چه كيفيت تلافي شود.

از اين روست كه پذيرفتن شـوهـر و کامروا ساختناو در اين موقعيت، از هر اقدام ديگري براي زن ثمر بخش تر و به صواب و ثواب نزدیکتراست.

گـويـي خـداي مـتـعال كه آگاه به اين رموز بودهاست بي آنكه مرد را بر اين اسرار آشنا سازد، با سـفارش زنان به تمكين، جواز محبوبيتو پذيرفته شدن در زندگي را به آن‌ها ارزاني داشته است.

در روايتي در اشاره به همين امر فرموده‌اند: جـهادمردان آن است كه جان و مال خود را در راه خدا صرف كنند تا كشته شوند و جهاد زنان آناسـت كه بر آزار شوهر [و بر طرف ساختن تقاضاهاي آنان كه نزد زن گاهي از هر آزار، ملال‌آورتراست] و غیرت آوردن ايشان صبر كنند.

به گفته سيمون دوبووار: حفظ يك عاشق، نوعي جهادمقدس است.

به راستی كه شگفت آور است اين مرحمت الهي به زنانكه در جهاد هميشه بر ايشان گشوده است اما بر مردان خير.

از يـاد نـبـريـم كـه جـهاد براي مردان مدت زمانيمعين دارد (يك يا دو يا چند سال)، ولي براي بانوان تمام لحظات زندگی‌شان جهاد است وبه همين دليل به همراهي و همدلي بيش‌تري از سوي شوهر و اطرافیانشان نياز دارند.

باز هم تكرار می‌كنيم كه سبب آزردگي زنان از الزامبر تمكين دو چيز است: يكي ندانستن معني آن و دیگر اينكه آن را حكمي صددرصد به نفع مردمی‌پندارند.

ولي واقعيت اين است كه سود آن بيش‌تر به زن بازمی‌گردد و مرد از اين سفره پر بركت تنها بهره‌ای لذت بخش برده است، يعني سفره و غذاهايرنگين از آن زن و براي اوست و مرد فقط نقش ميهمان را بازي می‌كند.

شـاهـد هـمـيشه زنده اين ادعا آن است كه در غالبموارد، لذت جويي مرد و کامروایی‌اش از زن سرانجام وي را به شناخت ارج و قرب زن و درنتيجه به قدر شناسي از او واداشته است.

شايد براي شما پيش آمده باشد كه گاهي از كسي هدیه‌ایدريافت كرده و سپس گفته‌اید هرگز کدورت‌های قـبـلي ميان خود واو را به ياد نیاورده‌اید.

بي سبب نيست كه گفته‌اند آدمي بنده محبت و احساناست.

يعني رفته رفته آن كه كام ديگران را شيرين می‌كندكامش شيرين می‌شود.

كـم نـيـسـتند مرداني كه در محيط كار و بيرون خانهباريك بين و خرده گيرند، نهيب می‌زنند، مـحـروم می‌كـنـند و از خطاي احدي  نمي‌گذرند، ولي در محيط خانه چون موم در بند محبتهمسرشان هستند و حتی ممكن است با همه باريك بيني، خطاي او را نبينند تا بر آن خردهبگيريد.

عامل اين به هنجاری و تفاهم معمولاً رضايت خاطراز هم آغوشي است.

نوشته‌اند يكي از زنان عاقل و هوشمند عرب در شبيكه دخترش را به خانه شوهر می‌فرستاد به وي سفارش‌هایی كرد.

گفت: می‌خواهم تو را نصيحتي كنم و بدان كه ايننصيحت براي شخص بـي اطلاع باعث به خود آوردنش می‌گردد و براي خردمند كمك و ياور راهاست.

تو خانه‌ای را كه در آن پرورش و تربیت یافته‌ایپشت سر گذاشته‌ای و به منزلي می‌روي كه هيچ با آن آشنا نيستي و نزد كسي می‌روي كه هرگزقبل از اين با وي انسي نداشته‌ای.

پس براي شوهرت كنيز و رام باش تـا آنـكه او برايتو غلام و برده شود...

برايش خوش نما باش و جاهايي از بدن تو را كهمی‌بيند به دقت بررسي كن تا چیز ناخوشایند و بدنمايي در تو نبيند.

دكتر آبراهام استون روانكاو آمريكايي و متخصص درامور جنسي می‌گويد: «زن و شوهري كه در روابط جنسي با هم سازگار و بدان خرسندند به راحتیاز بعضي ناهماهنگی‌ها كـه در زنـدگي زناشويي آن‌ها رخ می‌دهد چشم می‌پوشند، ولي هرگاهچنين رضايت خاطري در ميان نباشد براي آن‌ها كه ناسازگاری‌ها و کشمکش‌های دی گرهم درزندگي دارند خطر ساز [است] و منجر به عواقب وخيم می‌شود.»

 مردي چهلو يك ساله در يك اظهار نظر می‌گويد: «مـن بـه ايـن نـتـيجه رسیده‌ام كه وقتي رابطهمن و همسرم خوب است ساير عوامل فشار آور [زندگي] ناپديد می‌شوند، اما اگر روابط ماحسنه نباشد حتي گربه خانه هم توليد استرس [فشار رواني و عصبي] می‌كند».

گفته‌اند هـرگاه نماز بنده‌ای پذيرفته نشود هيچيك از کرده‌های او مقبول  نمي‌افتد و اگر نـمازشقبول شود، همه اعمالش پذيرفته می‌گردد.

در وظايف زن نيز پذيرش کام دهی به شوهر، چـون نـمـازنـقش كليدي دارد.

اگر مرد زني پركار، شيرده، بچه آور، خوش اندامو داراي بهترين صـفـات داشـته باشد اما در کامروا ساختن شوهر همت به خرج ندهد و ازرموز آن آگاه نباشد، هر چـنـد مـرد در گـفتگوهاي عمومي خانوادگي از او اظهار رضايتمی‌كند اما وقتي در خلوت از نـهـانخانه دل براي كسي سخن می‌گوید جانش از اندوه و رنجلبريز است.

گويي در قلب زخمي است كه هرگز التيام نيافته.

به عکس، زني كه شايد اين همه محاسن را نداشته باشدولي در بر آورده سـاخـتن تقاضاهاي شوهرش كارآزموده و سرحال است در نزد شوهر محبوب‌تراست.

و عجيب اين اسـت كـه گـروه دوم براي آنكه بزودياز دیگر صفات پسنديده گروه اول بهره‌مند شوند شانس بيش‌تري دارند و معمولاً هم بداندست یافته‌اند، اما در گروه اول شانس و اميد آنكه در اين صفت هـمـچون اينان شوند بهمراتب كمتر است و معمولاً هم ايام زندگي را پشت سر می‌نهند بي آنكه به اين هنر دستيابند.

بـه هـمـيـن دلـيـل معمولاً شوهران گروه دوم راديرتر می‌شود نسبت به زندگي دلسرد كرد تا شـوهـران گـروه اول.

يـعني وقتي در مقابل شوهران گروه دوم بگويي «اينهم زن است كه تو داري!؟ نـه بچه می‌تواند شیر بدهد، نه غذاهاي خوشمزه می‌پزد و نه دركار خانه زرنگ است ...»!، چـون زنـانـشان پيوسته كامشان را با لذت جنسي شيرين کرده‌اند،زير بار اين ملامت‌ها  نمي‌روند و نسبت به زندگی‌شانزود دلسرد  نمي‌شوند حتي اگر نتوانند به صراحتجوابي به طرف بدهند.

امـا وقـتـي بـه شـوهـران گـروه اول بـگويند: «درستاست كه همسرت خيلي به وضع خانه و بـچـه‌هـا رسـيدگي می‌كند، غذاهاي خوشمزه می‌پزد وهمه بچه‌هايت را خودش شير داده، ولي افـسـوس كه در امور زناشويي از او خرسند نيستي.»

بايد براي تو حقيقتاً دل سوزاند كه با اين سن وسـال هـنوز طعم داشتن همسري شاداب را نچشيده‌اي، آن‌ها بلافاصله افسرده می‌شوند و چنانآهي می‌كشند كه اگر به بوته‌اي برسد آن را می‌خشكاند.

بـي سـبـب نـيـسـت كـه پـيـامبر اكرم (ص) فرمودهاست: «خيرنسائكم العفيفة الغلمة» يـعـنـي بـهترين زنانشما زن با عفتي است كه شهوت جنسي‌اش زياد و به آميزش با شوهر هر چه بيش‌تر متمايل باشد.

ايـن ويـژگـي زن تـا آنجا اهميت دارد كه مرداناز ازدواج با زني كه به آميزش رغبت ندارد نهي شده‌اند.

رسول خدا (ص) فرموده است: «لا تزوجنهيدرة و لا دقناء...» يعني بسيار مواظب باشيد با زنی كه چون پيران [بهآميزش بي علاقه] باشد ازدواج نكنيد.

نيز فرموده است: آيا بدترين زنان را به شما معرفينكنم!؟ زني كه در غياب شوهر خود را بيارايد و در حضور وي بي پـيـرايـه بـاشـد، سـخـنشوهر را گوش ندهد، فرمانش را گردن ننهد و در خلوت [هنگامي كه همسرش از وي تقاضاي  هم‌بستري می‌كند] چون شتر چموش رام نگردد و ...

بـه عـقيده ما علت اين تاکید آن است كه معمولاًزناني كه به مسائل جنسي بي علاقه‌اند بي ترديد بـرخـي از صـفـات خـوب ديـگـر را نـيـزندارند و همان طور كه به تجربه هم ثابت شده است در زندگی‌شان احتمال بروز ضايعات ونابهنجاری‌ها و گرفتار آمدنشان به افسردگي، فوق‌العاده زياد است.

شـايـد بـپـرسـيـد چـگـونه قبل از ازدواج می‌توانبه اين نكته پي برد؟ در اين باره نكاتي چند به نظرمي رسد كه برخي بدين قرار است: 1.شـناخت خانواده دختر عنصر اساسي است.

می‌توان با ظرافت دانست كه مادر و خواهران دخترمورد نظر در اين زمينه چگونه اخلاقي دارند.

معمولاً در خانواده‌ای كه مادر، سرد مزاج باشدو به امور جنسي بي ميل باشد فرزندان نيز چنین‌اند.

در حقيقت گاهي سرد مزاجي علت ارثي دارد.

2. در خانواده‌ای كـه ناراحتي اعصاب، بيماري عموميافراد آن است احتمال اينكه تمام اعضاي مؤنث خانه به روابط جنسي بي ميل باشند فراوانمی‌باشد.

3. زنـان و دختراني كه منش مرد گونه دارند يا ناچارندبيش‌تر ساعات روز را به كار بيرون از خانه اشتغال داشته باشند معمولاً تمايل چندانيبه آميزش ندارند.

اضافه كنيم كه براي برخورداري بانوان از اين صفتو به بيان دلچسب تر: از اين موهبت خداداد لازم نـيـسـت آن‌ها ذاتاً چنين باشند، زيراانسان عهده دار و تغيير دهنده صفات ذاتي خود نيست.

آنـچـه مـهـم بـه نـظـر می‌رسد اين است كه اينحديث شريف به موازات سفارش به مردان براي انـتـخـاب هـمـسران این چنینی، کنایه‌ای سراسرلطافت به زنان دارد كه حتي اگر چنين نيستند خويشتن را بی رغبت به کام دهی نشان ندهندو همچون مشتاقان، با روي خوش برخورد كنند.

چه بسا رفته رفته اشتياق حقيقي نيز به وجود آيد.

پس بار ديگر معلوم شد كه سفارش زن به پذيرفتن شوهر،عاملي است براي آنكه راه قدرشناسي از او و شـنـاخـت محبت‌هایش هموار شود و زمينه تربيتو سازندگي شوهر زودتر فراهم گردد و از طـرفـي مـوجبات آرامش رواني خود او مهياتر باشد.

چون هرگاه كسي مطمئن باشد كه به علت خطاهايش فوريمورد مؤاخذه قرار  نمي‌گيرد و براي چيزهاي كوچكتنبيه  نمي‌شود، چه بسا در انجام كارهايش موفق‌ترو كم اشتباه‌تر می‌گردد و روانش اضطرابي نخواهد داشت.

دختر در خانه پدر آرزو دارد در آينده سايه شوهريقدرشناس بر سر او گسترده شود.

ولي همين دختر پس از ايـنـكه مدتي از زندگي زناشویی‌اشگذشت از قبول مسئولیت‌های مربوط به امور جـنـسي اظهار دل تنگی می‌كند! راستي چرا چنيناست؟ در پاسخ بايد گفت دليلش اين است كه پـس از رسيدن به آرزوي خود و دست يافتن بهآرامش، از آنجا كه حكمت تمكين را  نمي‌داند،تنها بـه پـيـامـدهـاي نـاخـوشايند و طبيعي اين امر می‌انديشد نه به فطرت خود كه همانامهرجويي و همسر خواهی است.

آري، تـمـكـين براي زن عرصه فرمانروايي اوست.

تمكين عامل محبوبيت نزد شوهر، صيدگاهي براي شكاروي و دور كردن صفات ناپسند او و اصلاح آن‌هاست.

وقتي كسي ديگري را از نظر شهوي بر خود مسلط می‌كند(تسلطي كه در نهايت، كام او را شيرين و طعم زندگي و خوشي به وي ارزاني می‌كند، در حقيقتنوعي دام براي صيد او گسترانيده و در زندگي زناشويي اين شوهر است كه در اين دام دستو پا می‌زند نه زن)

مـرد خـوب می‌دانـد كه اگر زن با رغبت، او را بهخود راه دهد چه لذتي می‌چشد.

بدين منظور براي كامروايي مجدد خود حاضر است ازهر خوي بدش دست بردارد و سر به راه شود و براي اينكه يـك بار دیگر در آن دام افتد كهآبي گوارا و دانه‌ای خوشمزه دارد، خود زمینه‌های در دام افتادن خويش را پیشاپیش فراهممی‌آورد.

بـا تـوجـه به مطالب فوق زني كه از اين فرصت به خوبی بهرهنجويد و از اين طريق، شوهر را به راه نیاورد شاید از ناتوان‌ترین و بی‌کفایت‌ترین زنانشمرده شود و آن كه به وسيله کام دهی می‌كوشد شـوهـرش را مجبور به تیامین خواسته‌هایمادي خود كند از کج رفتارترین و كم معرفت‌ترین زنان است.



برچسب

انزال زودرس، زود انزالی، سرد مزاجی زن، درمان سردمزاجی،بي ميلي در زنان، رفع سرد مزاجی زنان، سرد مزاجي، بی میلی در زنان، درمان سرد مزاجيزنان، درمان سرد مزاجی خانمها، دلایل سرد مزاجی زنان، درمان سردمزاجی زنان، راههایدرمان سرد مزاجی زنان، سردمزاجی زنان، سردمزاجی، علل سرد مزاجی زنان، درمان سرد مزاجی،علت سرد مزاجی زنان، درمان بی میلی زنان، درمان سرد مزاجی در زنان، سرد مزاجی در زنان،سرد مزاجی، بی میلی زنان، سرد مزاجی زنان، عوامل سرد مزاجی در زنان، علت بی میلی زنان،علت سردی زنان، علل سرد مزاجی در زنان، راه حل سرد مزاجی زنان، درمان سرد مزاجی بانوان،درمان بي ميلي زنان، دلایل بی میلی زنان، دلیل سرد مزاجی زنان، علل سردی زنان در روابطزناشویی، علت ارضا نشدن زن، سرد مزاجی زنان درمان، درمان سردی زنان، درمان زنان سردمزاج، درمان سرد مزاجی زنان،

لیش...
ما را در سایت لیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 464 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1392 ساعت: 19:28