كتيرا
به فارسى «كتيرا» ناميده مىشود. به فرانسوى Gomme adragante و به انگليسى Tragacanth و به عربى «كثيرا» گفته مىشود. شيرۀ گياهى است كه بيشتر از گياهانى از جنس Astragalus از خانوادۀ Leguminosae به نام عمومى «گون» گرفته مىشود.
مشخصات گياه گون
گياه گون را به فرانسوى Astragale و Tragacanthe و به انگليسى Astragale يا Tragacanth و Milkveteh مىنامند. گونههاى مختلفى دارد كه به صورت درختچه يا گياهان علفى چندساله و يكساله مىباشند. تعداد گونههاى آنها از ٢٠٠ متجاوز است عموما در مناطق استپى و كوهستانى ايران مىرويند و غالب آنها خاردار هستند.
در ايران بهطور كلى آنها را «گون» نامند و در كتب طب سنتى اين گياهان با نام عربى «محلب العقاب» و «اصابع العروس» آمده است.
از تعداد زيادى از آنها صمغ كتيرا استخراج مىشود كه از لحاظ اقتصادى بسيار اهميت دارند زيرا كتيرا موارد مصرف دارويى و صنعتى فراوانى دارد. بعضى از اين گياهان به علت جذب مادۀ سلنيوم از خاك سمّى هستند و با پى بردن به وجود سلنيوم در اين گياهان به وجود اورانيوم در محل رويش آنها پى مىبرند. از نوعى از گياه گون گز خوانسار گرفته مىشود كه شرح آن در قسمت مخصوص گز خوانسار در جلدهاى ديگر اين مجموعه آمده است. اسامى علمى تعدادى از گونهاى معروف كه در ايران مىرويند به شرح زير است:
١ . Astragalus adscendens Boiss. & Hauss Kn. در چهارمحال، خوانسار، خوزستان و لرستان انتشار دارد. درختچهاى است كوچك شاخههاى آن خوابيده و چترى و برگهاى آن ۶ - ۴ جفت برگچه دارد. از اين درختچه گز خوانسار گرفته مىشود كه در بخش گزها شرح داده شده است. از اين گون مانند اغلب گونها كتيرا نيز گرفته مىشود.
٢ . گون سفيد A. gossypinus Fisch. var filagineus Boiss. درختچهاى است با خارهاى زرد، برگها داراى ٧ - ۴ برگچه بيضى، نوكتيز و در نقاط استپى كشور مانند همدان، كرمانشاه، كردستان، بختيارى، بهبهان، دامنههاى البرز و كرج ديده مىشود. از اين گون كتيراى بسيار مرغوبى استخراج مىشود كه از كتيراهاى سفيد مرغوب است.
٣ . Astragalus acutus Bge. درختچهاى است بزرگ خاردار و برگهاى آن داراى ٧ - ۵ جفت برگچه است. اين گون در فارس و در دامنههاى مرتفع كوه دنا ديده مىشود.
۴ . A. brachycalyx Fisch. درختچهاى است كه در ارتفاعات كردستان ديده مىشود. برگهاى آن ٩ - ۵ جفت برگچه دارد.
۵ . A. calliphysa Bge. درختچهاى است كه در بيابانهاى بين يزد و كرمان ديده مىشود. گياهى است خاردار با كركهاى سفيد، برگهاى آن ٣ - ٢ جفت برگچه دارد.
۶ . A. dolius Boiss. & Hausskn. در كردستان، اورامان مىرويد. داراى خارهاى بلند و انبوه است و برگهاى آن داراى ۴ جفت برگچه فاصلهدار مىباشد.
٧ . A. glaucacanthos Fisch. اين گون با نام محلى «اسىگون» شناخته مىشود.
درختچهاى است كه در كرج، اصفهان، همدان، اطراف يزد و حوالى كرمان ديده مىشود. گياهى است خاردار با خارهاى طويل. برگهاى آن داراى ۴ - ٣ جفت برگچه است.
٨ . A. Kurdicus Boiss. . اين درختچه در ارتفاعات كردستان و مناطق جنوبى ايران در بوشهر انتشار دارد.
٩ . A. echidna Bge. . درختچهاى است كه در ارتفاعات مركزى شرقى ايران ديده مىشود. شاخههاى آن قطور، خاردار و برگهاى آن داراى ٨ - ۶ جفت برگچه است.
١٠ . A. parrowianus Boiss. & Hausskn. . نام آن گون زرد يا زرد گون.
مىكنند. يك نوع كتيراى زرد است كه مانند تارها و يا نوارهاى پيچيده و دودى شكل است و ديگر كتيراى سفيد است كه به شكل پارچۀ عريضى مىباشد و اطراف يا وسط آنها برآمده است. تركيبات شيميايىكتيرا داراى ١۵ - ١٠ درصد آب، ۴ - ٣ درصد مواد معدنى و ٣ درصد نشاسته است. كتيرا مادهاى است بىبو كه ٧٠ - ۶٠ درصد آن در آب حل نمىشود ولى با جذب رطوبت به صورت لعاب چسبندهاى درمىآيد كه ذرات نشاسته در داخل آن محسوسا ديده مىشود. در كتيرا بهطور كلى دو نوع مادۀ مؤثر قابل توجه وجود دارد يكى مادهاى است كه در آب محلول است به نام تراگا كانتين ١ ، دوم مادهاى است كه در آب بخصوص آب سرد غير محلول است و باسورين ٢ ناميده مىشود. تراگاكانتين متشكل است از اورونيك اسيد ٣ كه به چند مولكول قند آرابينوز ۴ متصل است. باسورين شامل گالاكتورونيك اسيد ۵ متصل به قندهاى گالاكتوز ۶ و كسيلوز ٧ مىباشد. كتيرا از نظر شيميايى مخلوطى است از تعدادى پلىساكاريد وزن مولكولى كتيرا بالغ بر هشتصد هزار است. خواص-كاربرد از نظر طبيعت صمغ كتيرا، حكماى طب سنتى اتفاقنظر ندارند. عدۀ زيادى آن را از نظر گرمى و سردى معتدل و از نظر رطوبت آن را مرطوب و حتى مرطوبتر از صمغ عربى مىدانند، ولى عدۀ ديگرى از حكما معتقدند كه طبيعت كتيرا سرد و خشك است. از نظر خواص معتقدند كه كتيرا غليظكنندۀ خون و مواد رقيقه و بهطور كلى نرمكننده است و حدت اخلاط و حدت داروهاى گرم را كه خورده مىشود، تسكين مىدهد و معده را تقويت مىبخشد، نظر به اين خاصيت كتيرا است كه در توصيههاى دارويى طب سنتى غالبا آمده است كه داروهاى خيلى گرم و شديد با كتيرا خورده شود. كتيرا كمى ملين و مسهل است. مخلوط با لعابها و داروهاى مناسب براى زخمهاى چشم، دردهاى چشم، و ورم ملتحمه مفيد است. مصرف گرد آن نيز در اين موارد نافع است و از صمغ عربى در موارد اكتحال مؤثرتر است. اگر كتيرا با شير تازۀ بز خورده شود براى بند آوردن خونروى از سينه و ساير اعضاى داخلى، سرفه، خشونت سينه و حلق و زخمهاى ريه، گرفتگى آواز نافع است و اگر با عسل مخلوط كرده از آن چسب درست كنند و حبها را در دهان نگه داشته و آب آن را فروبرند براى ناراحتىهاى سينه نافع است. اگر كتيرا مخلوط با داروهاى مناسب خورده شود براى تقويت روده، تسكين درد كليه و مثانه، زخم مثانه و مجارى بول مفيد است و اگر آن را با مغز بادام شيرين، نشاسته و شكر مخلوط كنند، بسيار چاقكننده و مقوى است. اگر لعابهاى مناسب مخلوط به موى ماليده شود از دوتا شدن مو جلوگيرى مىشود. مقدار خوراك آن تنها و يا با داروهاى مختلفه از ٢۵ - ۵ گرم مىباشد. توجه: ١ . از جنس Astragalus گياهى به نام Astragalus fasciculaefolius Boiss. در ايران بين كازرون، بوشهر و شيراز و در مسجد سليمان، خرّمآباد، لرستان، كردستان و در لاوه ٨٠ كيلومترى شمال غرب دزفول ديده مىشود. گياهى است خشبى بلندى آن ١٠٠ - ٣٠ سانتىمتر شاخههاى آن پوشيده از كرك مجهز به خارهاى دراز و سفيد است. برگهاى آن داراى ٣ - ٢ جفت برگچه بيضى شكل و كمى گوشتى است. از اين گياه مادۀ شيرينى ترشح مىشود كه صادر مىشود. اين ماده به صورت قطعات زرد قهوهاى كمرنگ، شكننده، بىبو و شيرين و قابل حل در آب و الكل است و شامل مادهاى شبيه گليسيريزين ١ مادۀ فعال ريشۀ شيرينبيان است. از خمير اين ماده براى تسكين درد گوش بهطور ضماد استفاده مىشود. و در گذشته خانمها از صمغ آن براى صاف كردن صورت استفاده مىكردند.
گوتوند، نيريز فارس، بوشهر و همدان ديده مىشود.
گياهى است يكساله به بلندى ٢۵ - ٢٠ سانتىمتر پوشيده از كرك. برگها داراى ١٢ - ١٠ جفت برگچه، ميوۀ آن نيام به طول ۴٠ - ٢٠ ميلىمتر و عرض ٣ ميلىمتر استوانهاى شكل كه در آن ٢۵ - ٢٠ دانه قرار دارد. اين گياه را با گل بنفشه مخلوط مىكنند مسهل خوبى است. گياه براى ناراحتى اعصاب مفيد است ترشح شير را افزايش مىدهد. از نظر كتيرا چندان مورد توجه نيست و مقدار جزئى صمغى شبيه كتيرا از آن گرفته مىشود. در شبه صمغى كه از اين گياه گرفته مىشود مواد تراگاكانت ١ و ساپونين وجود دارد.
٢ . گياه ديگرى به نام Astragalus hamosus L. از اين خانواده در ايران در بندرعباس، جزيرۀ قشم، كاشان در سيلاخور، شوش، دهلران، سياهكوه پشتكوه، ١ ) . Glycyrrhizine
١ ) . Tragacanthin ٢ ) . Bassurine ٣ ) . Uronic acid ۴ ) . Arabinose ۵ ) . Galacturonic acid ۶ ) . Galactose ٧ ) . Xylose
١ ) . Tragacanth
لیش...
ما را در سایت لیش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : فلاحتگر lish بازدید : 530 تاريخ : دوشنبه 30 ارديبهشت 1392 ساعت: 8:3